در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

404

بدون اینکه اتفاق خاصی افتاده باشه این روزها اصلا خوب نیست.
همون اتفاقهای روزمره اما شاید صبر منه که داره ته میکشه. نه اینم نیست. چون صبورتر شدم و بیشتر تحمل می کنم اما در اصل ببشتر تو خودم می ریزم. اینایی که اینجا هستن خیلی بدن. انسانیتو بردن زیر سوال. باهاشون کار می کنم اما اصلا ازشون خوشم نمیاد. من همه ی تلاشمو می کنم که درست و صادقانه کارمو انجام بدم اما از هر راهی میرم اونا یه راه دیگه برای پدرسوختگی پیدا می کنن.
خیلی فکر می کنم  که دنیا ارزش نداره واقعا. خیلی به مرگ فکر می کنم. این روزا چقدر مرگ جوونا رو شاهدیم. چرا نگاه نمی کنیم. چرا فقط می شنویم. به خدا بعضی اتفاقا برای دیدنه نه شنیدن.
این همه تبعیض و تفاوت! تازه اینجا یه مجموعه ی کوچیکه... وقتی تعمیمش می دم به جامعه واقعا اسفناک میشه! خدایا خودت بهمون رحم کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد