در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

359

نمیدونم باید چیکار کنم. من همه کاری کردم. به خودم میگم اینم رو همش اما به اینکه نتیجه ای داشته باشه مطمئن نیستم. واقعا خسته شدم. بعد از حدود دوسال رفتم سرکلاس و همه ی عید رو هم تمرین کردم اما باز سرکلاس هییییییچ! یعنی یه بچه کوچولو اگه مضراب میدادی دستش بهتر از من می زد! بهم گفت هی.پنو.تی.زم شاید بتونه بهت کمک کنه و یه آدم مطمئن معرفی کرد. دیشب زنگ زدم بهش و وقت گرفتم. قرار شد بهم خبر بده. قد یه عمر تو این چند سال خسته شدم. شاید یکی از دلایلش این باشه که این قضیه تا این حد شدید به یکی از بدترین اتفاقهای عمرم ربط پیدا کرده. نمی دونم واقعا. فقط خسته م...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد