در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

307

خبری نشد ازش! خداروشکر اونجوری نیستم الان که از این کارش حرص بخورم ولی برام عجیبه! نمی دونم اصلا براش مهم نیست و یادش رفته یا مثلا داره تلافی می کنه که ما هم بله...
در هر حال من نه کاری باهاش دارم و نه نگرانشم که بخوام پیگیر شم. خودش یه آتیشی می سوزنه و یه کاری می کنه بعدم میره به امان خدا.
من حوصله ندارم خودمو بندازم وسط بازیش. البته اگه بازی باشه! دوست ندارم یه چیزایی رو تو ذهنم بزرگ کنم اما بعضی وقتا واقعا دست خود آدم نیست. به جان خودم نمی تونم تصور کنم که همه ی اینا الکی باشه. من که اینقدر همه چیزو همیشه موشکافانه نگاه میکنم الان نمی تونم بیشتر از این توضیح بدم. بعضی وقتا حس میکنم اینجا هم جایی نیست که بتونم همه ی حرفامو بزنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد