ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تا اینجای تعطیلات رو که به خوبی می تونم بگم هیچ کار مفیدی انجام
ندادم. از قبل خیلی برای عید برنامه داشتم که یه مقدار به خودم برسم و شاد و شنگول
بازی در بیارم و برم برای خودم بگردم و این چیزا که تا الان دوشیفته سرکار دید و
بازدید بودم و نشد که بشه!
البته امروز عصر محکم ایستادم و گفتم من هیچ جا نمیام! به همین مناسبت
همه رفتن و منو تو خونه تنها گذاشتن. از صبح هم مقدمات رو فراهم کردم و سازم رو
کوک کردم اما چون تنها بودم و همه جا سکوت بود و تاریک تا هفت و نیم شب
خوابیدم!!!!!!!! وقتی بیدار شدم تا مدتی فقط گیج بودم که من کجام و اینجا کجاست!
خلاصه اینکه به هیچ کاری نرسیدم و یه بعدازظهر تا شب عزیز رو به راحتی از دست دادم!