در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

121

الان آذر داشت ازم می پرسید که چه خبر از اص.فهان؟ گفتم هیچی و خداروشکر که  هیچی. گفت یعنی هیچی هیچی؟ گفتم فقط اس تبریک سال نو. همین.
یه وقتایی یه فکرایی هم به سرم می زنه و اونم این که شاید حال خوشی نداره. شاید اتفاقی افتاده. شاید نمی دونم... اما احتمالا این همه سردی و بی خیالی منو که دیده خودشو کنار کشیده. اینم خوبه. مهم نتیجه شه. مهم اینه که من با این مدت فاصله گرفتن تونستم به خودم مسلط شم و اونم تا حدی عقب نشینی کرده.
تماس آخرمون یادمه که قرار بود خبر از اون باشه و یه فایل جدید برام بفرسته که خبری نشد و منم وقتی دیدم خبری نداد ایمیلها رو بدون اون فایل جدید فرستادم که تو اصل قضیه هم تاثیری نداشت.
تو سال جدید خودمو مثل همیشه به تو می سپارم و امیدوارم هر چی به خیر و صلاحمه پیش بیاد.
امیدوارم سال خوبی برای همه باشه. امیدوارم هیچکس اسیر ابهام و سرگردونی نشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد