خواب دیشبو تو شرایطی دیدم که واقعا مدتیه یه جور دیگه به قضیه نگاه می کنم و یه جور دیگه فکر می کنم. شاید همین شلوغی قبل از عید و بعدم عوض شدن سال یه تحولی تو فکر و ذهنم ایجاد کرده.
خواب دیدم اص.فهان بودم. داشتم می رفتم کلاس. حالا من تو همه ی عمرم کرم پودر نداشتما! تو شهر غریب حرص می خوردم که چرا کرم پودر با خودم نبردم! رفتم یه داروخونه تا کرم پودر بخرم. یک ساعت و نیم از کلاسم گذشته بود و من هنوز آماده نبودم! کلی تو خواب حرص خوردم! اینقدر همه چی قاطی بود که نفهمیدم آخرش چی شد!