ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گذاشتم دو روز گذشت و بعد یه متن اماده کردم و براش فرستادم که بذاره تو گروه... گفتم بهش که اگر اصلاح می خواد بگه تا انجام بدم... گفت فقط اخرش اسم و فامیل اضافه کن یعنی بنویس مدرس:...
همین کارو کردم و براش مجدد فرستادم... گذاشت تو گروه و زیرشم نوشت دوستان حتما بهره ببرید از این کلاس به شدت خوبه... و برام ارزوی موفقیت کرد...
خنده دار بود این تعبیر! "به شدت خوبه!" چون تا جلسه قبل حتی نمی دونست اسم این متد چیه و کارش چیه... حالا با این لحن برام تبلیغ می کرد!
و در اخر برای جلب توجه بقیه پرسید محلش اموزشگاه خودمونه؟ که تشکر کردم ازش و جواب دادم بله...
خوب جای تردید نیست که با این اوصاف و توجه استاد!!! هیچکدوم حتی نمی خوان سر به تن من باشه! چه برسه به اینکه بیان کلاس! اما خوب کارش در نوع خودش ارزشمند بود... کاری که می تونست اصلا پیشنهادش نده و انجامش هم نده... اما اینکارو کرد...
هم ارزشمند و قابل تقدیر بود هم عجیب!...
چیزی که باعث شد حتی میترایی که کاملا عادی به قضیه نگاه می کرد بگه یواش یواش دارم شک می کنم!....