در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

289

یه کم از کار زده شدم. یه کم که چه عرض کنم. خیلی! دوست دارم تکلیف این دو تا هنرجر که مشخص شد این کارو ببوسم و بذارم کنار. همین که از پس خودم بر بیام برام کافیه. اونقدرم آسیب دیدم که به فکر پول و وقت و انرژی و اعصابی که صرف کردم نباشم. یه نفس مثلا راحت میکشم و میرم پی زندگیم...
از اونشب بعد از حرف مامان یه مقدار فکر مشغول شده... نمی دونم شاید قسمت من اونه که اول و آخر سرراهمه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد