خانم سین فکر می کند خیلی محکم و قوی هست. اما انگار نمی خواهد باور کند که شانه های ظریف و زنانه اش تحمل بعضی دردها را ندارد.
دیشب وقتی شانه ی راستش آنچنان تیر کشید که توان هر حرکتی را ازش گرفت و دردش تا الان هم ادامه دارد فهمید آن همه استرس بالاخره یک جا خودش را نشان می دهد...