روز به روز بیشتر ازش بدم میاد. نمی دونم چرا بعد از نماز صبح یادم افتاد بهش و در حالی که پتو رو می کشیدم روم بازم تو دلم ازش متنفر شدم...
نقشه هام به باد رفت. دختر دایی خودش این هفته داره میاد. یعنی نمی تونم رو بودنش و اومدنش حساب کنم.
باید یه فکر دیگه بکنم. تنها رفتن واقعا به صلاح نیست...