در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

54

دیروز عصر با مامان رفتیم دکتر. جالب بود که مامان فقط به خاطر من و اینکه به همکارم رو انداخته بودم برای وقت گرفتن اومدن. اما وقتی داشتیم از در مطب خارج می شدیم چهره ی خندون مامان رو با دنیا هم عوض نمی کردم. خداروشکر دکتر گفت عمل نیاز نیست و با همون دارو و ورزش خوب میشن. خیلی از عمل می ترسیدن. واقعا براشون خوشحالم. خداروشکر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد