در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

در ابهام

دیگه ابهام مهم نیست. هر چی خدا بخواد همون میشه. من راضیم.

41

نه می خوام تو رو با اون مقایسه کنم و نه حس الانمو با گذشته... می دونی، گذشته خوب نبود... خیلی اذیتم کرد... ازم یه تیکه سنگ سرد و سخت ساخت... اما تو فرق داری. نمی گم بهترینی، نمی گم بی نقصی اما متفاوتی.
نمی دونم راجع به من چی فکر می کنی و چه حسی داری. نمی دونم چه دیدی به من داری. نمی دونم در نظرت چه جور آدمی هستم. نمی دونم از دل و حس من خبر داری یا تو هم همونجوری منو می بینی که نشون می دم... نمی دونم اما امیدوارم یه روزی یکی پیدا شه که بفهمه درون من اونقدرا هم سرد و آروم نیست...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد