دیروز آموزشگاه خوب بود. کلاس خیلی طول کشید و هیچ حرفی هم از جلسه قبل نشد. بعدش رفتم آرایشگاه و پایین موهامو یه کم کوتاه کردم. حس خوبیه موهای آدم قیچی بخوره.
م ول کن نیست و مدام پیام میده و میشه خیلی هاشو بودار برداشت کرد. اما من دیگه تحمل این بازیها رو ندارم. بهتر که از سرم افتاد.
دیشب نزدم. وقت هم داشتم ولی انگار ترسیدم که اون رویای خوب تموم شده باشه. ولی نه رویا نبود و نیست...